«اکسیژن» در این هوای گرم تابستان می‌‌چسبد!مصاحبه
 
سلطان احساس بابک جهانبخش
دانلود و اخبار بابک جهانبخش
 
 

موفقیت‌های آلبوم «من و بارون» به قدری بود که قطعا هر خواننده‌ای را می توانست چند سالی بیمه کند. ولی «بابک جهانبخش» یک سال بعد از انتشار آن آلبوم موفق، حالا قرار است آلبوم جدیدش «اکسیژن» را به بازار بفرستد. با او درباره این قانون بی‌رحم بازار، ریسکها، تردید‌ها و یک معضل جدید بازار این روزهای موسیقی گپ زدیم. واب های بابک به قدری صریح و واضح بود که دیگر جایی برای توضیح اضافی نگذاشت.

 

* از آلبوم جدید چه خبر؟

آلبوم سخت «اکسیژن» را جمع کردم. خیلی سخت بود. چون فاصله بین آلبوم قبلی و این اثر کم بود و بحث سطح توقعات را داشتیم که بسیار بالا رفته بود و البته تعداد اجراهایم زیاد بود و روی این قضیه تمرکز داشتم. ولی الان از نتیجه کار راضی هستم. به دلیل وسواس‌های خودم که یک مقدار بیشتر شده بود کار سخت شد و خودم حقیقتا نمی‌خواستم آلبوم منتشر کنم. اما آلبوم «من و بارون» با وجود اینکه آلبوم پنجم من بود یک سری طرفدار جدید جذب کرد و انگار که همه گیرتر بود! دوست نداشتم این دوستان عزیزم را منتظر بگذارم. روی این آلبوم نمی‌خواهم مدعی باشم چون همه چیز باز می‌گردد به اینکه باید منتشر شود تا ببینیم چه اتفاقی قرار است رخ بدهد. ولی بچه‌ها و دوستانی که در حین جمع کردن این اثر کنار من بودند همه می‌گویند که احساس می‌کنند از آلبوم قبلی بهتر شده است و امیدواریم که همینطور باشد.

 

*سال گذشته ما با هم آلبوم «من و بارون» را در همین دفتر و قبل از انتشار گوش کردیم و به این نتیجه رسیدیم که قطعات «من و بارون» و «ای دل» می گیرد و این اتفاق افتاد و هر دو کار موفق بودند. الان می خواهیم در مورد آلبوم «اکسیژن» صحبت کنیم. می خواهم بدانم که دل خودت در مورد این آلبوم چه می گوید؟ چون پیش بینی هایی که داشتی اغلب درست است!

یک داستانی وجود دارد و من این بار خودم را برای انتقادها آماده کرده‌ام. مطمئن هستم که بعد از موفقیت «من و بارون» یک گاردی نسبت به این داستان خواهد بود. ولی باز هم فضای کارم را زیاد از آلبوم «من و بارون» دور نکرده‌ام. فضاهای جدید کار کردم و در بخش تنظیم و کیفیت سعی کردیم ارتقا داشته باشم. یک ترانه از خودم در این آلبوم وجود دارد و فکر می کنم بتواند کار خودش را انجام دهد. من روی سه یا چهار آهنگ در این آلبوم شک دارم! چون ژانرهای هرکدام متفاوت است و فکر می کنم قابلیت این را دارد که بین سه یا چهار قطعه برای یک کار آن اتفاقی که می خواهم بیفتد.

 

*می خواهم اسم ببری و الان وقت اعتراف کردن است!

هنوز نمی توانم. دفعه قبل این را مطمئن می توانستم بگویم ولی این بار فکر می کنم کارها به گونه ای است که بیشتر رقیب هم شده اند. به همین دلیل گفتن برایم کمی سخت است. ولی فکر می کنم شاید در روزهای اول آن ترکی که خودم ترانه اش را گفته ام از سوی مردم با حس همدلی و نزدیکی بیشتری همراه شود و آن کار «تا حالا شده» نام دارد.

 

*داستان «اکسیژن» از کجا شروع شد؟

دلیل اینکه اسم آلبوم شد این بود که من مثبت ترین اسم را برای آلبوم انتخاب کنم و نمی خواستم همه را به سمت این ترک سوق بدهم. این جزو یکی از ترک های خیلی خوب آلبوم است ولی اسم آن مدنظر من بود.

 

*کلمه اکسیژن در متن ترانه هم هست؟

بله در ترانه ای که «محسن شیرالی» گفته قرار دارد. اکسیژن را من از دید «O2» و علم شیمی ندیدم ! نگاه من به اکسیژن نفس کشیدن و هوا بود. یعنی در آن احساس دیدم. به همین دلیل حس کردم در این گرمای تابستان اسمی که خنک باشد می چسبد!

 

*در مورد تیم آلبومت هم برای ما توضیح می دهی؟

در مجموع سعی کردم به بچه‌هایی که در آلبوم قبلی کار کردند و موفق بودند دست نزنم ولی دوستانی به خواسته خودشان در این آلبوم حضور ندارند چون مشغله های دیگری داشتند. در بخش تنظیم به جز خودم «کوشان حداد»، «رضا تاجبخش»، «اشکان آبرون»، «انوشیروان تقوی»، «پیام هوشمند» و «معین راهبر» حضور دارند. همچنین اکثر آهنگ‌ها را من ساخته‌ام که البته «پیام هوشمند» آهنگساز دو قطعه است. بیشترین ترانه‌ها توسط «محسن شیرالی» و کمترین توسط خودم سروده شده است که این بار یک کار دارم. از جمله ترانه سراهای دیگر می‌توانم به «یاحا کاشانی»، «علی بحرینی»، «بهاره مکرم» و «بیتا طاعی» اشاره کنم. آلبوم 12 قطعه دارد و سعی کردم متنوع باشد. شاید بتوانیم بگوییم این آلبوم همان «من و بارون» است که یک سری اتفاقات به آن اضافه شده است.

 

*تو نمی توانی برای من مثال نقض بیاوری و من را نسبت به این مساله قانع کنی که تمامی خوانندگان بازار موسیقی پاپ وقتی که یک آلبوم موفقی منتشر کردند هیچ وقت در تمام دوران هنری خود نتوانستند موفقیت آن آلبوم را تکرار کنند. تو از این موضوع نترسیدی؟

بله دقیقا ولی من خوشبین هستم که این اتفاق رخ بدهد.

 

*تو با آلبوم «من و بارون» به اوج رسیدی. آیا با «اکسیژن» می توانی یک پله از آن بالاتر بروی؟

حرف تو کاملا درست است ولی مقابل این مساله هم هست. من بین این دو آلبوم فاصله ایجاد نکردم چون می خواستم از دستم خارج نشود که چه اتفاقی می افتد. فکر می کنم دوستان عزیز من که دو یا سه سال بین آلبوم موفق با کار بعدی فاصله ایجاد کردند باعث شد که یک سری چیزها تغییر کند و به نوعی فضای جمع کردن آلبوم و آهنگ از دستشان خارج شود چون درگیر اجراها می شدند و تمرکزشان به هم می ریخت. من این بار خیلی خسته شدم ولی نمی خواهم این خستگی خودم را انتقال بدهم چون منتظرم که انشاالله انتهای آن برایم شیرین باشد. مهم ترین چیز برای من الان این است که مخاطب بگوید که ارتقا داشت و بهتر بود. دریافت کردن این حرف خیلی سخت است ولی فکر می کنم اگر یک یا دو ماه به این آلبوم زمان بدهیم شاید شاهد این اتفاق باشیم. اگر این اتفاق بیفتد می تواند یک موفقیت بزرگ برای من حاصل شود و کلا خودم خوشبین هستم.

 

*یک سری از همکاران تو بعد از موفقیت هایی که در یکی دو سال اخیر کسب کردند، رفتند سراغ همکاری های بین المللی. تو آیا به این فکر نکردی که سطح فعالیت و جغرافیای کاری خودت را از محدوده کشور بیشتر کنی و وارد فضای جهانی موسیقی بشوی؟

حقیقتا نمی خواهم دروغ بگویم . خیر. چون کارم با کشور خودم تمام نشده است. فکر می کنم یک مسیری را دوست داشتم بروم که هنوز در واقع به آن قله با وجود اینکه برخی می گویند رسیده ای، نرسیده ام. احساس می کنم بعد از این آلبوم دیگر نمی خواهم به فکر انتشار آلبوم باشم.

 

*این آخرین آلبوم تو است؟

اعلام نمی کنم که آخرین آلبوم من است ولی مطمئنا وقفه خواهد داشت.

 

*اینقدر خسته شده ای؟

نه خسته ام نکرده. فکر می کنم تعداد آهنگ ها زیاد شده است و خدا را شکر آهنگ های هیت و خوب زیاد است. به دنبال اتفاقات دیگر هستم و به دنبال جاهایی هستم که کمتر به آنها پرداخته ام.

 

*این ششمین آلبوم  توست و ترک های موفق هم زیاد داشتی.

همین مساله که تو می گویی کارم را سخت کرده است . چون وقتی می خواهم کنسرت بگذارم واقعا نمی دانم کدام یک را بخوانم!

 

*فکر می کنم بین اهالی موسیقی رکورددار آلبوم باشی.

بین اهالی موسیقی تعداد زیادی آلبوم دارم. تا امروز نیازش را دیدم و از این به بعد خیر. فکر می کنم با یک سری تک ترک ها و اتفاقات جدیدتر و همان چیزهایی که تو به آنها اشاره کردی حضور داشته باشم. این اتفاقات جدید گوشه ذهنم بود ولی نه اینکه خیلی بخواهم به آنها فکر کنم و عملی کرده باشم. اتفاقاتی از این قبیل بد نیست و تنوع است.

 

*به جز کار خودت در این یک سال گذشته کدام آلبوم را بیشتر دوست داشتی؟

حقیقتا من زیاد آلبومی را تکمیل ندیدم ولی تک قطعات خوب زیاد دیدم. در آلبوم های سال گذشته، من در آلبوم «احسان خواجه امیری» و «محسن یگانه» کارهای خوب دیدم. هنوز موسیقی ما روی ترک های خوب می چرخد.

 

* آلبوم خوب هنوز مد نشده ؟

نمی توانیم زیاد ایراد بگیریم چون دنیا به سمت تک قطعات رفته است.

 

*الان دیگر در دنیا انتشار آلبوم مفهوم چندانی ندارد.

بله. البته رُک بگویم که در آلبوم «اکسیژن» به یک جایی رسیدم و پشیمان شدم. ولی دیدم که مسیر را غلط نرفته ام. بیشتر از این دیگر برای خودم خسته کننده است. قبول کن که ایجاد تفاوت در ده یا دوازده ترک کار سختی است.

 

* فکر می کنم به اندازه کافی درباره آلبوم جرف زدیم. می خواهم درباره یک موضوع جدید و مهم صحبت کنی. این روزها در بازار موسیقی، تنش بین چهره ها و شرکت و تهیه کننده ها زیاده شده و اصل مطلب که قطعا هنر موسیقی است، زیر سایه این حاشیه ها رفته است. چند وقت پیش یادداشتی می نوشتم با عنوان «کنسرت در دادگاه»! و مطلبم را اینگونه شروع کردم که : اگر می خواهید با ستاره ها عکس یادگاری بگیرید به فلان دادسرا بروید! از رضا صادقی بگیر تا احسان خواجه امیری، شهرام شکوهی و  .... این داستان از کجا شروع شد و چرا تا این حد قوام پیدا کرده است؟

به نظر من پول خراب می کند. مخصوصا ما در کلیت موسیقی یک مشکلی داریم که قراردادها تعریف شده نیست. یعنی اصلا کار ما تعریف شده نیست. همه چیز خیلی سنتی پیش می رود و فعالیت سنتی در دنیایی که مدرن شده است. به نظر من الان دیگر خیلی چیزها باید تغییر کند. معتقدم هم تهیه کننده و هم خواننده و هر کسی که می خواهد کار کند به نظر من نیاز به یک مشاور یا وکیل دارد. به دلیل اینکه همه جوانب را خارج از احساسات خود بسنجد که شامل حال تهیه کننده ، خواننده ، نوازنده و آهنگساز و ... می شود. چون در کشور ما این مساله تعریف نشده است می بینیم که چنین مشکلاتی زیاد می شود. هرجا هم که پول زیاد باشد و بیشتر شود متاسفانه این داستان ها هم از کنترل خارج می شود.

 

*چرا یک نفر ده بار از یک سوراخ گزیده می شود که اینقدر تنش ها زیاد شده است؟ می خواهم یک آسیب شناسی انجام بدهی.

صحبت تو را من هم در جامعه اطراف خودم می بینم. حتی چیزهایی را می بینم که متاسفانه در کار ما پر است و دقیقا پشت سر یک موفقیت قرار دارد. فکر می کنم همه چیز به خاطر پول است و به نظر من از این جنبه باید خارج شود. نمی توانیم این را فقط به موسیقی نسبت بدهیم. در جامعه ما موقع خرید خانه یا خرید از سوپر مارکت همین است. زیرا ما یک مدیریت مالی درست نداریم. خیلی ریشه ای تر از این حرف ها است و اصلا به جامعه موسیقی ربط پیدا نمی کند. چون مملکت ما از نظر اقتصادی در یک سری از مسائل به دلایلی بیمار است. این واقعیت است و فکر می کنم همه هم تایید می کنند. همه برای اینکه به نحوی گلیم خود را از آب بیرون بکشند و به تورم برسند هزار اتفاق این شکلی می افتد.

 

* خود تو چطور؟

تفکر من این است که ما باید به یک نظمی برسیم که یک چیزی در یک روز قیمت ثابت داشته باشد تا خیلی از اتفاقات رخ ندهد. تو خودت می دانی که خیلی از حرف و اتفاقات و دویدن ها در آخر، متاسفانه برای پول است. من  الان دو سال است که با یک کمپانی کار می کنم و هر دو تا حدودی راضی هستیم. خودم به شخصه حرف هایی که می شنوم بسیار ناراحتم می کند چون نگاه های افرادی که بیرون هستند را می بینم و وقتی که موفق می شوی بدخواه پیدا می کنی. امشب شروع می کنند به زنگ زدن و دنبال یک لقمه چرب و آماده هستند و وقتی که می خواهی یک لقمه چرب و آماده را به دست بیاوری باید سمپاشی کنی.یک اصل خیلی مهم در زندگی و طرز فکر من جاری است و آن هم اینکه «بابک جهانبخش» هیچ مالکی ندارد. من بر اساس یک قرارداد در یک مدت زمان خاص با یک شرکت طرف حساب ام. در این مدت اگر بتوانند من نوعی را از هر لحاظ راضی کنند این قرارداد وهمکاری ادامه پیدا می کند و در غیر این صورت بعد از اتمام قرارداد دیگر دلیلی برای تمدید آن نیست. من مختارم که درباره آینده خودم تصمیم بگیرم. خواهشی که از تو دارم این است که این صحبت های من را به کس یا شرکت یا تهیه کننده خاصی ربط ندهی. من خیلی کلی تر حرف می زنم و تمام دوستان تهیه کننده برای من محترم هستند. متوجه منظورم که هستی؟

 

مثلا من این روزها باید جوابگوی این باشم که چرا گروهم بهترین گروه شده وهمه در جشن «موسیقی ما» جایزه گرفته اند و چرا من باید برای آنها هزینه کنم؟ آقا این مساله شخصی من است! الان «رضا تاجبخش» اینجاست و ما یک سال است که با هم کار می کنیم و من در این یک سال هیچ چیز را به نام خودم تمام نکردم. همیشه گفته ام کار تیمی است و هیچ موقع نگفتم دوستانم کنار من نبوده اند. خیلی جاها من بده شدم یا در برخی موارد همکارانم. ولی همه این حرف ها هست. علت چیست؟ علت چیست که یک شخصی به نزدیکانم یک حرفی را می زند و به بابک جهانبخش حرف دیگر ؟ «تنش!» . فکر می کنم من و بچه های گروهم حواسمان جمع تر از این حرف ها است. بچه نیستیم و حرفه ای با کارمان و مشکلات اش برخورد می کنیم . امروز به آلبوم «اکسیژن» و رضایت هوادارانم فکر می کنم و در حال برنامه ریزی برای کنسرت های خارج از کشور هستم. به جاهایی که تا کنون کمتر ورود کرده ام قصد وارد شدن دارم و می خواهم با حمایت هوادارانم اتفاقات خوب ایجاد نمایم. من به هیچ کس توهین نمی کنم ولی فکر می کنم بهتر است هر کس کار خودش را بکند.

 

اگر بابک جهانبخش امروز سر در لاک خود دارد دلیلش این نیست که کسی او را دور کرده است. بلکه بابک جهانبخش این شخصی سازی را برای خودش دوست دارد. چون احساس می کند حرف و حواشی می تواند بابک جهانبخش را از بین ببرد. همانطور که دوستان عزیزم که ستاره بودند و اسم نمی برم، خودشان را درگیر این مسائل کردند و خود آن هنرمند در نهایت لطمه دید. با هم باصفت تر و با معرفت تر رفتار کنیم. من همین جا اعلام می کنم اگر بخواهم روزی با کسی یا با دوستان دیگر همکاری نکنم مطمئن باشید هیچ موقع اجازه نمی دهیم این خانواده کاری بخواهد با بی حرمتی و بی آبرویی از هم بپاشد. باز هم حرفم را تکرار می کنم. بابک جهانبخش هیچ مالکی ندارد... جمله کلی تر من هم این است که تهیه کننده و هنرمند مکمل هم هستند. برای خواننده همیشه سرمایه گذار پیدا می شود اگر کارش رادرست انجام دهد. این شرکت ها و تهیه کننده ها هستند که باید سعی کنند برای شان هنرمند، احترام قائل باشند و بالعکس. این خیلی توقع ساده ای است. هر عملی عکس العملی دارد. تو با حرف من موافق ای؟

 

* موافق ام ولی از آینده می ترسم.

ببین این یک بیزنس است و در کنار آن یک سری مسائل اخلاقی وجود دارد. ما اگر مشکل داشته باشیم خودمان حل می کنیم. یا اگر بخواهیم تصمیم بگیرم خودمان تصمیم می گیریم و این یک واقعیت است. فکر کنم دیگر بزرگ شده ایم. کلا من بابت یک سری مسائل در این چند روز خیلی ناراحت هستم و اینکه دایه عزیزتر از مادر شدن چیز جالبی نیست. من فقط علت را موفقیت های چند وقت اخیر می دانم. موزیسین هستیم و حرف ها ناراحتمان می کند ولی از هدف دور نمی شویم. مسیر خودمان را می رویم و به کار کسی کار نداریم و دعا می کنیم همه شماره یک باشند. این مجموعه به کار خود و اتفاقاتی که برایش افتاده است نگاه می کند. به همین جهت ما با تخریب کسی و جایگاه کسی و آبرو بردن به جایی نرسیده ایم. گذشته بابک جهانبخش نشان می دهد که اگر از آقای x و y جدا شد، هیچ موقع هیچ جا اتفاقی و حاشیه ای نبود. کلا شخصیت من شخصیت جنجال طلبی نیست ولی از آن طرف دیگر از حق ام نمی گذرم و حرفه ای با همه مسائل برخورد می کنم. در حال حاضر حال ما خوب است و به قول معروف، همه چی آرومه! و ادامه کار را می رویم. آرزوی قلبی ما این است که تمام بچه ها موفق باشند و تفکر ما بر این است که اگر همه بچه ها خوب باشند مردم به موسیقی اعتماد می کنند. اعتماد به موسیقی رقابت سالم ایجاد می کند و باعث شیرین تر شدن فضا می شود. در هر بیزنسی همیشه آدم هایی وجود دارند که دنبال اتفاق های بد و تخریب افراد هستند و در همه اصناف هست. همیشه وقتی تو موفق هستی یک سری موانع وجود دارد اما ما توکل خود را به خدا داده ایم تا ببینیم خدا چه می خواهد. نگاه من به طرفداری است که به من عشق و انگیزه می دهد.


نظرات شما عزیزان:

Raha
ساعت20:58---19 مرداد 1392
بابک جهانبخش واقعا درجه یکه...

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






درباره وبلاگ
سلام به وبلاگ من خوش آمدید.حتما نظر بدید خوشحال میشم.انتقادم خواستید بکنید اشکال نداره.
آخرین مطالب
شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391
تصویر روز

نقل قول از بابک:يكى از سخترين كارهاى دنيا عكس انداختن از اين وروجكهاى شيطونه مثل اين آقا آرتا يعنى كشت باباشو

آمار وبلاگ

آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 109
تعداد نظرات : 85
تعداد آنلاین : 1

نظر سنجی